در یک فضای کاری رقابتی که هر لحظه نیاز به مدیریت بهینه انرژی و زمان وجود دارد، نسل Z که شامل جوانان امروزی میشود، به دلیل شیوههای نوین مدیریت انرژی و کار، اغلب مورد نقد قرار گرفته است. اما استاد دانشگاه آکسفورد، کاترین دیفولدر، با نگرشی متفاوت این باور رایج را به چالش میکشد. او معتقد است که جوانان امروزی به دلیل تغییر الگوهای کاری، به جای تنبلی، هوشمندانهتر عمل میکنند و تنها روشهای سنتی در ارزیابی کارایی را به کار میگیرند.
دیدگاه متفاوت کاترین دیفولدر
دکتر دیفولدر در مصاحبهای با روزنامه تایمز اظهار داشته که برخلاف تصور عموم، نسل Z از نظر اخلاق کاری و تلاش، هیچگاه تنبل نبوده است. او توضیح میدهد:
«جوانان امروز یاد گرفتهاند که چگونه انرژی خود را به شکل بهینه مدیریت کنند. آنها به جای صرف ساعتهای طولانی در محل کار، به دنبال نتایج ملموس و کارایی واقعی هستند.»
این نکته بیانگر آن است که تفاوت اصلی میان الگوهای کاری نسلهای مختلف، تنها در شیوه عملکرد و مدیریت زمان و انرژی است. در حالی که نسلهای قدیمی ممکن است به دلیل فشارهای فرهنگی و اجتماعی، به دنبال ایجاد «سر شلوغ» در محیط کار بودهاند، نسل Z سعی در بهبود کیفیت و بهرهوری واقعی دارند.
ریشههای فرهنگی برداشت از «تنبلی»
بر اساس دیدگاه دیفولدر، برداشتهای منفی از تنبلی ریشه در ساختارهای فرهنگی و مذهبی قدیمی دارد. از گذشتههای دور، در بسیاری از فرهنگها و ادیان، کار سخت به عنوان یک ارزش اخلاقی برجسته مطرح شده است. این امر باعث شده تا هر گونه کاهش در میزان فعالیت، به عنوان نشانهای از ضعف شخصیتی تلقی شود. اما دیفولدر بر این باور است که امروزه باید مرز میان تنبلی واقعی و مدیریت هوشمندانه انرژی را بهتر تشخیص داد.
او اشاره میکند که بسیاری از ما، به دلیل وسواس کارکردن، ممکن است خود را در یک چرخه بیپایان از فشارهای ناشی از نیاز به بهرهوری قرار دهیم. در نتیجه، وقتی کسی را به تنبلی متهم میکنیم، ممکن است در واقع نشاندهنده اضطرابها و نواقص در ساختار اجتماعی و سازمانی خودمان باشد.
بررسی تفاوتهای نسلی در اخلاق کاری
مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده است که نشان میدهد اخلاق کاری ممکن است بیشتر تحت تأثیر عوامل فردی و محیطی قرار داشته باشد تا تفاوتهای نسلی ثابت. یکی از گزارشهای مهم در این زمینه «Work Remastered 2024» است که توسط شرکت مشاورهای United Culture منتشر شده و نشان میدهد:
-
بیش از ۵۵٪ از کارکنان ۱۸ تا ۲۴ ساله معتقدند اخلاق کاریشان در سال گذشته بهبود یافته است.
-
۵۷٪ از کارکنان ۲۵ تا ۳۴ ساله نیز شاهد تغییرات مثبتی در رویکرد کاری خود بودهاند.
-
تنها درصد کمی از افراد تمایل به کار اضافی بیش از حد مشخص دارند.
این آمارها نشان میدهد که برخلاف برداشتهای رایج، نسل Z دارای اخلاق کاری قوی و نگرشی نو به محیط کار هستند. آنان با بهرهگیری از فناوریهای نوین و رویکردهای خلاقانه، تلاش میکنند تا به بهترین شکل ممکن اهداف سازمانی و شخصی خود را محقق سازند.
تداخل انتقادات و پذیرش واقعیتهای نوین
از سوی دیگر، برخی پژوهشها مانند مطالعه منتشر شده در «Academy of Management Proceedings» تفاوتهایی بین اخلاق کاری نسلهای مختلف را نشان دادهاند. این پژوهشها بر آن بودهاند که نسلهای قدیمیتر مانند بیبیبومرها در ابعاد مختلف، امتیازات بالاتری نسبت به نسل Z دارند. اما پژوهش دیگری که در «Journal of Business and Psychology» منتشر شده است، به عدم وجود تفاوت معنادار در اخلاق کاری بین نسلها اشاره میکند. این تناقض در نتایج پژوهشی، اهمیت تجدید نظر در برداشتهای کلیشهای از هر نسل را برجسته میکند.
چالشهای فرهنگی و تغییر الگوهای مدیریتی
یکی از چالشهای اساسی در پذیرش شیوههای نوین کاری، تغییر نگرشهای فرهنگی و مدیریتی است. دیفولدر بیان میکند که اگر بتوانیم بین تنبلی واقعی و مدیریت منطقی انرژی تفاوت قائل شویم، میتوانیم از فشارهای بیش از حد بهرهوری در محیطهای کاری بکاهیم. این تغییر نگرش نه تنها به نفع نسل Z، بلکه به سود تمام کارکنان خواهد بود؛ چرا که کاهش استرسهای ناشی از فشارهای غیرمنطقی، موجب افزایش خلاقیت و بهبود عملکرد فردی و تیمی میشود.
در این راستا، مدیران و سازمانها باید به جای تأکید صرف بر ساعات کاری، بر نتایج و کیفیت کار تمرکز کنند. استفاده از فناوریهای نوین، فراهم کردن فضاهای کاری منعطف و احترام به زمان استراحت کارکنان از جمله اقداماتی است که میتواند موجب افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد کلی سازمانها شود.
نتیجهگیری
بررسی دیدگاههای کاترین دیفولدر و مطالعات مختلف نشان میدهد که برداشت منفی از نسل Z و برچسب «تنبلی» به دلیل تفاوتهای فرهنگی و تغییرات در شیوههای مدیریتی است. نسل Z در واقع با استفاده از راهکارهای نوین و هوشمندانه در مدیریت انرژی، نشان داده است که میتواند به شیوهای کارآمد و موثر عمل کند. بنابراین، به جای محک زدن این نسل بر اساس استانداردهای قدیمی، باید به نگاهی باز و تحلیلی به رویکردهای نوین کاری پرداخت و فرصتهای موجود برای بهبود محیطهای کاری را شناسایی کرد.
این تغییر نگرش نه تنها به نفع جوانان خواهد بود، بلکه کل ساختار اقتصادی و فرهنگی جامعه را به سمت بهبود و توسعه هدایت میکند. در نهایت، پذیرش تنوع در سبکهای کاری و به کارگیری راهکارهای مدرن، میتواند باعث شکوفایی استعدادها و افزایش بهرهوری در محیطهای کاری شود.
در نتیجه، برچسب زدن به نسل Z به عنوان «تنبل» ناعادلانه است و باید به جای آن، بر ارزشهای نوین مدیریت زمان و انرژی تمرکز کرد. این نگرش نوین میتواند الگویی الهامبخش برای سایر نسلها بوده و مسیر موفقیت و توسعه پایدار را هموار سازد.
با نگاهی جامع به بررسیهای انجام شده و ارزیابی دقیق از دیدگاههای متفاوت، میتوان گفت که تغییرات فرهنگی و مدیریتی امروز، فرصتی برای تجدید نظر در معیارهای سنتی ارزیابی کارایی به شمار میآید. نسل Z، با رویکردی متفاوت و هوشمندانه، به دنبال ایجاد تعادل میان کار و زندگی است و نشان داده است که بهرهوری تنها با شمارش ساعتهای کاری اندازهگیری نمیشود، بلکه کیفیت و نوآوری در انجام وظایف از اهمیت بیشتری برخوردار است.
بنابراین، زمان آن رسیده است که به جای نادیده گرفتن دستاوردهای این نسل، از تجربیات آنها درس بگیریم و با همکاری میان نسلها، به ساخت محیطهای کاری سالمتر و پویاتر بپردازیم. این تغییر نگرش نه تنها موجب افزایش رضایت شغلی میشود، بلکه کل جامعه را به سوی رشد و پیشرفت هدایت خواهد کرد.
با نگاهی عمیقتر به موضوع و بررسی جنبههای مختلف آن، میتوان دریافت که برداشتهای منفی و کلیشهای، مانع از درک واقعیتهای نوین و بهرهمندی از پتانسیلهای بیپایان جوانان امروز میشود. نسل Z، با مدیریت هوشمندانه انرژی و تمرکز بر نتایج، نمونهای از تحول در دنیای کار است که میتواند مسیرهای جدیدی برای موفقیت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند.